۰۲ اسفند ۹۲ ، ۲۳:۱۵
تــــــــــاریــــــــــکـــی
اتاق را تاریک کن
با چشمانی باز
تنها به دست و صدای من گوش کن
میخواهم چیز روشنی برایت بگویم
هر چه می گویم ،
لب هایم شکل بال می گیرند
هرچه می کشم ، به پرنده می رسم
از دیوارهای نقاشی ام
پرنده می پرد
بر درخت هایم پرنده می نشیند...
نمی دانم کجای زندگی ام پریده ام؟
یا بال شکسته ی کدام پرنده را بوسیده ام!
که اینگونه پرنده ها در من لانه کرده اند...
اتاق روشن می شود
با چشمانی تاریک
تو از کنارم می پری
با پرهایی که دور من
دور می خورند
دور می خورند...
۹۲/۱۲/۰۲
ا سلام
از کتیبه ی جنوب پژوهشی در شعر خوزستان منتشر شد. مقاله ای در معرفی این کتاب نوشته امکه شما دعوتید به خواندن این مقاله .