۱۵ اسفند ۹۱ ، ۲۰:۰۲
کاریکلماتور 4
#*تا ضد یخ در مغزم نریزم در سرمای نبودنت گام بر نمی دارم.
*فقر ، توانایی تلفظ دانایی را ندارد.
*قطار عاشق ، تمام کوپه هایش دو نفره هستند.
*گاهی هنر در افتادن است باور نداری از میوه های رسیده بپرس...
*موش خودبین ، سبیل گربه را دم خود می داند.
*زندگی متروست ،که هرکس یک بلیت تک سفره دارد.
*وقتی به گل فکر می کنم زبانم به وزوز می افتد.
*آرزو می کنم قلاب های ماهیگیری قلابی از آب در بیایند.
۹۱/۱۲/۱۵
سلام استاد بزرگوار مطالب بسیار زیبایی تو وبلاگ تون پیدا میشه وبلاگ بسیار زیباییست به منم ی سر بزن
http://mojtabakazemi0681.com
منتظر نظرات شما هستیم